انت الّذی ... انا الّذی ...
هیچ چیز به ذهنم نمی رسه...
کلمه ها توی ذهنم رسوب کرده...
خدای من! فردا روز آخره. فردا عرفه ست. فردا برای کسایی که مثل من از ماه رمضون جا موندن روز آخره. از عید فطر تا حالا منتظرشم. خودش گفت :"به اندازه ی کسایی که تو ماه رمضون بخشیدم ٬ روز عرفه می بخشم" .
من بلد نیستم حرف بزنم. ولی یه ارباب دارم خیلی مهربونه. حرف زدن بهم یاد داده. ارباب بهم یاد داد بهت بگم : " انت الذی هدیت " "این تویی که هدایتم کردی" "انت الذی سترت" "این تویی که عیب من رو پوشاندی" "انت الذی شفیت" " این تویی که من رو شفا دادی" ... .
اینا رو گفتم که بگم : " انا الذی هممت" " این منم که در گناه اصرار ورزیدم" " انا الذی جهلت" " این منم که نادان بودم" " انا الذی نکثت" " این منم که پیمان ام با تو رو شکستم" ... .
نگرد! از من رو سیاه تر گیرت نمیاد. ولی آخه :" اگر من رو نبخشی و به من رحم نکنی ٬ شیطان شادمان می شه..."(امام سجاد (ع) ). مگه خودت نگفتی شیطان "عدو مبین" " دشمنی آشکار" ه ؟ من به کرمت ٬ به جودت ٬ به مهربونیت ایمان دارم . تو همون خدایی هستی که گفتی : " اگر بنده ی من می دونست وقتی به سجده می ره چقدر رحمت و برکت بهش نازل می کردم ٬ هیچ وقت سر از سجده بر نمی داشت" . آره! منم همون بنده یی ام که تو گفتی: " وقتی بنده یی از من چیزی می خواد ٬ طوری خواسته ش رو بر آورده می کنم که انگار هیچ بنده یی غیر از اون رو ندارم . اما وقتی او به نماز می ایسته ٬ طوری نماز می خونه که انگار هزاران معبود داره!!!"
خدا! من که زورم به این "نفس" "خودم" نمی رسه. ولی اگه تو بخوای می شه ... . از بین همه ی اون معبودایی که گفتی ٬ اومدم در خونه ی تو. أ اَدخل یا الله؟
یادآوری : خیلی توصیه شده که برای دیگران اول دعا کنیم و بعد خودمون ...